انتظار فرج

آیا میدانستید...

 

تنها 2% از کل جهان یهودی هستند وهمین 2% کل جهان را اداره میکنند...

 

کاشف امریکا،کریستف کلمب،یهودی بوده است که تمام یهودی هارا به انجا برده و 98 میلیون

سرخپوست را کشته اند و اولین کشور فراماسون را تاسیس کرده اند...

 

شیطان پرستان همان یهودیانند...

 

پدر بزرگ جرج بوش فراماسون بوده است...

 

اسراییلی های اکنون و یهودی ها همان قوم بنی اسراییل از  فرزندان یهودا پسر حضرت یعقوب

بوده اند...

 

امام موسی کاظم(ع)توسط زندانبانی یهودی به شهادت رسید....

 

البته اقلیتی از یهودیان هنوز به همان کتاب نازل شده ایمان دارند و خدای یکتا را میپرستند.

 

 

 

 

                     ((  ما منتظر منتقم فاطمه هستیم ))

 

[ دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:, ] [ 17:35 ] [ زهرا ] [ ]
عشق

شاگردی از استادش پرسید: عشق چست ؟

استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد

داشته باش كه نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی...

شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.

استاد پرسید: چه آوردی ؟

با حسرت جواب داد:هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به

امید پیداكردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم.

استاد گفت: عشق یعنی همین...!

شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست ؟

استاد به سخن آمد كه : به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور اما به یاد داشته باش

كه باز هم نمی توانی به عقب برگردی...

شاگرد رفت و پس از مدت كوتاهی با درختی برگشت .

استاد پرسید كه شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین

درخت بلندی را كه دیدم، انتخاب كردم. ترسیدم كه اگر جلو بروم، باز هم دست خالی

 برگردم .

استاد باز گفت: ازدواج هم یعنی همین...!

و این است فرق عشق و ازدواج ...

 

[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 1:12 ] [ زهرا ] [ ]
اثبات خدا به زبان علم

 

 استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟"

 

 

 شاگرد پاسخ داد: "بله، آقا"

 

 

 استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد، پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمآیانگر صفات ماست، خدا نیز شیطان است"

 

 شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.

 

 شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟"

 

 استاد پاسخ داد: "البته"

 

 شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد، سرما وجود دارد؟"

 

 استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ "

 

 شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.

 

 مرد جوان گفت: "در واقع، سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F)  نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد." شاگرد ادامه داد: "استاد تاریکی وجود دارد؟"

 

 

 استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد"

 

 

 

 شاگرد گفت: "دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکي هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد."

 

 

 

 در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا، شیطان وجود دارد؟"

 

 

 

 زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمآیانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست."

 

 

 

 و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکي که در نبود نور می آید.

 

 

 

 نام مرد جوان يا آن شاگرد تيز هوش كسي نبود جز ، آلبرت انیشتن

 

[ دو شنبه 26 فروردين 1392برچسب:, ] [ 22:59 ] [ زهرا ] [ ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه