انتظار فرج

[ دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, ] [ 23:13 ] [ زهرا ] [ ]

[ دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, ] [ 23:9 ] [ زهرا ] [ ]

             آمد بهار


آمد بهار و از تو نیامد خبر هنوز

گل جلوه کرد و از تو نبینم اثر هنوز

خندید غنچه صبحگهان بر رخ نسیم

دور از رخ تو دیده ام از گریه تر هنوز

تنها چسان به روی گل و لاله بنگرم

گلچهر لاله روی من اندر سفر هنوز

یاران میان سبزه و گل جام می به کف

من می خورم به داغ تو خون جگر هنوز

هر جا حکایتی ست ز شور و جنون من

تنها تویی ز درد دلم بی خبر هنوز

از شرح غصّه ام جگر سنگ آب شد

این شعله در دل تو ندارد اثر هنوز

[ پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, ] [ 16:8 ] [ زهرا ] [ ]

یش از اینها فکر می کردم خدا



خانه ای دارد کنار ابرها


مثل قصر پادشاه قصه ها


خشتی از الماس خشتی از طلا


پایه های برجش از عاج و بلور


بر سر تختی نشسته با غرور


ماه برق کوچکی از تاج او


هر ستاره، پولکی از تاج او


اطلس پیراهن او، آسمان


نقش روی دامن او، کهکشان


رعد وبرق شب، طنین خنده اش


سیل و طوفان، نعره توفنده اش


دکمه ی پیراهن او، آفتاب


برق تیغ خنجر او ماهتاب


هیچ کس از جای او آگاه نیست


هیچ کس را در حضورش راه نیست


پیش از اینها خاطرم دلگیر بود


از خدا در ذهنم این تصویر بود


آن خدا بی رحم بود و خشمگین


خانه اش در آسمان، دور از زمین


بود، اما در میان ما نبود


مهربان و ساده و زیبا نبود


در دل او دوستی جایی نداشت


مهربانی هیچ معنایی نداشت


هر چه می پرسیدم، از خود، از خدا


از زمین، از آسمان، از ابرها


زود می گفتند: این کار خداست


پرس وجو از کار او کاری خطاست


هرچه می پرسی، جوابش آتش است


آب اگر خوردی، عذابش آتش است


تا ببندی چشم، کورت می کند


تا شدی نزدیک، دورت می کند


کج گشودی دست، سنگت می کند


کج نهادی پای، لنگت می کند


با همین قصه، دلم مشغول بود


خوابهایم، خواب دیو و غول بود


خواب می دیدم که غرق آتشم


در دهان اژدهای سرکشم


در دهان اژدهای خشمگین


بر سرم باران گرز آتشین


محو می شد نعره هایم، بی صدا


در طنین خنده ی خشم خدا ...


نیت من، در نماز و در دعا


ترس بود و وحشت از خشم خدا


هر چه می کردم، همه از ترس بود


مثل از بر کردن یک درس بود


مثل تمرین حساب و هندسه


مثل تنبیه مدیر مدرسه


تلخ، مثل خنده ای بی حوصله


سخت، مثل حل صدها مسئله


مثل تکلیف ریاضی سخت بود


مثل صرف فعل ماضی سخت بود


تا که یک شب دست در دست پدر


راه افتادم به قصد یک سفر


در میان راه، در یک روستا


خانه ای دیدم، خوب و آشنا


زود پرسیدم: پدر، اینجا کجاست؟


گفت، اینجا خانه ی خوب خداست!


گفت: اینجا می شود یک لحظه ماند


گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند


با وضویی، دست و رویی تازه کرد


با دل خود، گفتگویی تازه کرد


گفتمش، پس آن خدای خشمگین


خانه اش اینجاست؟ اینجا، در زمین؟


گفت : آری، خانه او بی ریاست


فرشهایش از گلیم و بوریاست


مهربان و ساده و بی کینه است


مثل نوری در دل آیینه است


عادت او نیست خشم و دشمنی


نام او نور و نشانش روشنی


خشم، نامی از نشانی های اوست


حالتی از مهربانی های اوست


قهر او از آشتی، شیرین تر است


مثل قهر مهربان مادر است


دوستی را دوست، معنی می دهد


قهر هم با دوست معنی می دهد


هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست


قهری او هم نشان دوستی است...


تازه فهمیدم خدایم، این خداست


این خدای مهربان و آشناست


دوستی، از من به من نزدیک تر


از رگ گردن به من نزدیک تر


آن خدای پیش از این را باد برد


نام او را هم دلم از یاد برد


آن خدا مثل خیال و خواب بود


چون حبابی، نقش روی آب بود


می توانم بعد از این، با این خدا


دوست باشم، دوست، پاک و بی ریا


می توان با این خدا پرواز کرد


سفره ی دل را برایش باز کرد


می توان درباره ی گل حرف زد


صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد


چکه چکه مثل باران راز گفت


با دو قطره، صد هزاران راز گفت


می توان با او صمیمی حرف زد


مثل یاران قدیمی حرف زد


می توان تصنیفی از پرواز خواند


با الفبای سکوت آواز خواند


می توان مثل علفها حرف زد


با زبانی بی الفبا حرف زد


می توان درباره ی هر چیز گفت


می توان شعری خیال انگیز گفت


مثل این شعر روان و آشنا:


پیش از اینها فکر می کردم خدا


سراپا اگر زرد و پژمرده ایم


ولی دل به پاییز نسپرده ایم


چو گلدان خالی لب پنجره


پر از خاطرات ترک خورده ایم


اگر داغ دل بود ما دیده ایم


اگر خون دل بود ، ما خورده ایم


اگر دل دلیل است ، آورده ایم


اگر داغ شرط است ، ما برداه ایم


اگر دشنه ی دشمنان ، گردنیم !


اگر خنجر دوستان ، گرده ایم !


گواهی بخواهید ، اینک گواه :


همین زخم هایی که نشمرده ایم


دلی سربلند و سری سر به زیر


از این دست عمری به سر برده ایم
 

[ پنج شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, ] [ 15:57 ] [ زهرا ] [ ]

سلام به همه

اول از همه دهه فاطمیه رو به اونایی که دوسش دارن تسلیت میگم.

 

دوم به خاطر اینکه کامنت گذاشتید ممنونم

 

بعدشم از اونایی که لینکم کردن ممنونم و عذر میخوام که بهشون سر نزدم و لینکشون نکردم

 

به خدا این چند وقت خیلی سرم شلوغ بوده و هست

 

خونه تکونی عید یه طرفو کنکورم یه طرف

 

انشالله اگه به چیزی که میخوام برسم هر روز بهتون سر میزنم

 

تو رو خدا  برام دعا کنین منم براتون دعا میکنم خصوصا لحظه ی تحویل سال.خداوند به حضرت موسی

 

میگه با یه زبانی دعا کن که گناه نکرده باشی تا استجابت کنم.

 

این چند روزا اصلا حال روحی مناسبی ندارم...خدایا خودت کمکم کن. 

 

                                                                                    

خندهعید همگی پیشاپیش مبارک.خنده                                                       

 

 

عیدتون پیشاپیش مبارک آقا...کی میشه عیدمونو با شما جشن بگیریم...

 

 

ماه دوازدهم آمد و رفت اما ماه دوازدهم نیامد...

 

                                                                                اللهم عجل لولیک الفرج

[ سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:, ] [ 13:38 ] [ زهرا ] [ ]

[ سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:, ] [ 13:30 ] [ زهرا ] [ ]
قرآن

آیا میدانید اگر شما در حال حمل قرآن باشید شیطان دچار سردرد شدید میشود؟

و باز کردن قرآن او را تجزیه میکند؟

و با خواندن قران به حالت غش فرو میرود؟

و آیا میدانید هنگامی که میخواهید این پیام را به دیگران ارسال کنید شیطان سعی خواهد کرد تا  شما را منصرف کند؟

پس فریب شیطان را نخور...

[ پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب:, ] [ 17:7 ] [ زهرا ] [ ]

سلام و عصر بخیر به همگی...

ماه محرم پیشاپیش تسلیت.توروخدا التماس دعا...

هرموقع حالشو داشتین برام دعا کنین.

امسال کنکور دارم باکلی استرس!به خاطر همین زیاد فرصت نمیکنم سر بزنم.

راستی امروز تولدمه.

 

 

                                    مثل هر بار برای تو نوشتم :

 

                                     دل من خون شد از این غم تو کجایی ؟

 

                                      و ای کاش این جمعه بیایی

 

                                      دل من تاب ندارد. . .

 

                                                                    همه گویند به انگشت اشاره :

 

                                                                    مگر این عاشق دلسوخته ارباب نداردکه غریب است ؟

 

                                                                   تو کجایی ؟ تو کجایی؟

 

و تو انگار به قلبم بنویسی :

 

که چرا هیچ نگویند

 

مگر این رهبر دلسوز طرفدار ندارد که غریب است؟

 

وعجیب است که پس از قرن و هزاره،هنوزم که هنوز است دو چشمش به راه است !

 

و مگر سیصدواندی نفر از شیفتگانش زیاد است ؟

 

که گویند به اندازه ی یک بدر علمدار ندارد .

 

و گویندچرا این همه مشتاق ولی از سپهش یار ندارد ؟

 

تو خودت !  مدعی دوستی و مهر شدیدی؟که به هر شعر جدیدی زهجران و غمم ناله سرایی " تو کجایی" ؟

 

تو که یک عمر سرودی تو کجایی ، تو کجایی

 

نپنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده ؟

 

چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده ؟

 

چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده ؟

 

چه کسی دست تو را در پس هررنج گرفته ؟

 

چه کسی راه به سوی تو گشوده ؟

 

             چه خطر ها به دعایم ز کنار تو گذر کرد .

 

            چه زمانها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد .

 

            وتو با چشم و دل بسته فقط گفتی : کجایی ؟

 

 

                     

 

                                                                              و ای کا ش بیایی . . .

  

 

[ چهار شنبه 8 آبان 1392برچسب:, ] [ 16:22 ] [ زهرا ] [ ]

 بسم الله الرحمن الرحیم

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ

 

اَمیرِ­الْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ

 

سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ 

 

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکُمْ مِنّى

 

 

جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ 

 

الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْلِ

 

الْاِسْلامِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ 

 

فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ و

 

لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَ اَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها

 

 

سلام بر تو اى ابا عبد اللَّه؛ سلام بر تو اى فرزند رسول خدا؛ سلام بر تو اى فرزند امیر المؤمنین و اى فرزند سیّد اوصیا؛ سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا سیّده

زنان اهل عالم؛ سلام بر تو اى کسى که از خون پاک تو و پدر بزرگوارت خدا انتقام مى‏کشد؛ و از ظلم و ستم وارد بر تو دادخواهى مى‏کند. سلام بر تو و بر ارواح

پاکى که در حرم مطهرت با تو مدفون شدند. بر جمیع شما  تا ابد از من درود و تحیت و سلام خدا باد. تا دلیل و نهار در جهان بر قرار است. اى ابا عبد اللَّه همانا

تعزیتت (در عالم) بزرگ و مصیبتت در جهان بر ما شیعیان و تمام اهل اسلام سخت و عظیم و ناگوار و دشوار بود. و تحمل آن مصیبت بزرگ در آسمانها بر جمیع

اهل سموات نیز سخت و دشوار بود. پس خدا لعنت کند امتى که اساس ظلم و ستم را بر شما اهل بیت رسول بنیاد کردند و خدا لعنت کند امتى را که شما را از مقام

و مرتبه (خلافت) خود منع کردند و رتبه‏ هایى که خدا مخصوص به شما گردانیده بود، از شما گرفتند.

 

وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ بَرِئْتُ

 

اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیائِهِمْ یا

 

اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ وَ لَعَنَ

 

اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ

 

اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً

 

اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ

 

مُصابى بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنى بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى

 

طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ

 

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ

 

 

خدا لعنت کند آن امتى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آن مردمى را که از امراى ظلم و جور براى قتال با شما اطاعت کردند. من به سوى خدا و به سوى شما از

آن ظالمان و شیعیان آنها و پیروان و دوستانشان بیزارى مى‏جویم. اى ابا عبد اللَّه من تا قیامت سلم و صلحم با هر که با شما صلح است و در جنگ و جهادم با هر که با

شما در جنگ است. خدا لعنت کند آل زیاد و آل مروان را. و خدا لعنت کند بنى­امیه را تمامی و لعنت کند پسر مرجانه را و لعنت کند عمر سعد را و خدا لعنت کند

شمر را. و خدا لعنت کند گروهى را که اسبها را براى جنگ با حضرتت زین و لگام کردند و بر تو بناگاه هجوم آوردند و براى جنگ با تو مهیا گشتند. پدر و مادرم

فداى تو باد؛ تحمل حزن و مصیبت بر من  به واسطه ظلم و ستمى که بر شما رفته سخت دشوار است. پس از خدایى که مقام تو را گرامى داشت و مرا هم به

واسطه دوستى تو عزّت بخشید از او درخواست می­کنم که روزى من گرداند تا با امام منصور از اهل بیت محمد صلى اللَّه علیه وآله خون­خواه تو باشم. پروردگارا مرا به واسطه حضرت حسین نزد خود در دو عالم وجیه و آبرومند گردان.

 

یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ اِلى

 

فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَ بِاْلبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ

 

اَساسَ ذلِکَ وَ بَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلى

 

اَشْیاعِکُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ

 

بِمُوالاتِکُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّکُمْ وَ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکُمْ وَالنَّاصِبینَ لَکُمُ

 

الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ

 

حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ فَاَسْئَلُ اللَّهَ

 

الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ مَعْرِفَةِ اَوْلِیائِکُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَرائَةَ مِنْ

 

اَعْدائِکُمْ اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ

 

اى ابا عبد­اللَّه من به درگاه خدا تقرب جسته و به درگاه رسولش و به نزد حضرت فاطمه و حضرت حسن و به حضرت تو قرب مى‏طلبم به واسطه محبت و دوستى

تو. و بیزارى از کسانى که اساس و پایه ظلم و بیداد را بر شما بنا نهادند و بیزارم از پیروان آنها و به درگاه خدا و نزد شما اولیاء خدا از آن مردم ستمکار ظالم

بیزارى مى‏جویم و اول به درگاه خدا؛ سپس نزد شما تقرب مى‏جویم به سبب دوستى شما و دوستى دوستان شما و به سبب بیزارى جستن از دشمنان شما. و بیزارى از

مردمى که با شما به جنگ و مخالفت برخاستند و از شیعیان و پیروان آنها هم بیزارى می­جویم. اى بزرگواران من سلم و صلحم با هر کس که با شما صلح است و در

جنگ و مخالفتم با هر کس که با شما به جنگ است و دوستم با دوستان شما و دشمنم با دشمنان شما. پس از کرامت حق درخواست مى‏کنم به معرفت شما و دوستان

شما مرا گرامى سازد و همیشه بیزارى از دشمنان شما را روزى من فرماید و مرا در دنیا و آخرت با شما  قرار دهد.

 

 
وَ اَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِىَ

 

الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ­اللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً

 

ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ وَ اَسْئَلُ اللَّهِ بِحَقِّکُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ

 

اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِه مُصیبَةً ما

 

اَعْظَمَها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الْاِسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ

 

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ

 

مَغْفِرَةٌ اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ

 

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

 

و در دو عالم به مقام صدق و صفاى با شما مرا ثابت بدارد و باز از خدا درخواست می­کنم که به مقام محمودى که خاص شما  است مرا برساند. و مرا نصیت کند که

در رکاب امام زمان شما اهلبیت، که هادى و ظاهر شونده ناطق به حق است؛ خون­خواه باشم. و از خدا به حق شما و به شأن و مقام تقرب شما نزد خدا در خواست

مى‏کنم، که ثواب غم و حزن و اندوه مرا به واسطه مصیبت بزرگ شما، بهترین ثوابى که به هر مصیبت زده‏اى عطا مى‏کند به من آن ثواب را عطا فرماید. و مصبت

شما آل محمد در عالم اسلام بلکه در تمام عالم سماوات و ارض چقدر بزرگ بود و بر عزادارانش تا چه حد سخت و ناگوار گذشت. پروردگارا مرا در این مقام که

هستم از آنان قرار ده که درود و رحمت و مغفرتت شامل حال آنها است. پروردگارا مرا به آیین محمد و آل اطهارش زنده بدار و گاه رحلت هم به آن آیین بمیران.

 

اَللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الْاَکْبادِ اللَّعینُ ابْنُ

 

اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فى کُلِّ مَوْطِنٍ

 

وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ

 

مُعاوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الْآبِدینَ وَ هذا یَوْمٌ

 

فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اَللَّهُمَّ

 

فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ الْاَلیمَ اَللَّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ

 

فى هذَا الْیَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا وَ اَیَّامِ حَیاتى بِالْبَرائَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ

 

عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ.

 

پروردگارا این روز؛ روزى است که مبارک می دانستند آن را بنى امیه و پسر جگر خوار و یزید پلید لعین، پسر معاویه ملعون در زبان تو و زبان رسول تو صلى

اللَّه علیه و آله در هر مسکن و منزل که رسول تو توقف داشت (همه جا او را به لعن یاد کرد). پرورگارا لعنت فرست بر ابى­سفیان و بر پسرش معاویه و پسرش یزید

پلید. بر همه آنان لعن ابدى فرست و این روز (عاشوراء) روزى است که آل زیاد بن ابیه لعین و آل مروان بن حکم خبیث، به واسطه قتل حضرت حسین صلوات اللَّه

علیه شادان بودند. پروردگارا تو لعن و عذاب الیم آنان را چندین برابر گردان. پروردگارا من به تو در این روز و در این مکان و در تمام دوران زندگانى به بیزارى

جستن و لعن بر آن ظالمان و دشمنى آنها و بدوستى پیغمبر وآل اطهار او  تقرّب می­جویم.

 

 

 
سپس 100 مرتبه می­گویی:

 


اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى

 

ذلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنِ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ و

 

تابعت عَلى قَتْلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً.

 

پروردگارا تو لعنت فرست بر اوّل ظالمى که در حق محمد و آل پاکش صلوات الله علیهم ظلم و ستم کرد. و آخرین ظالمى که از آن ظالم نخستین در ظلم تبعیّت کرد.

پروردگارا تو بر جماعتى که بر علیه حضرت حسین بجنگ برخاستند لعنت فرست و بر شیعیانشان و بر هر که با آنان بیعت کرد و از آنها پیروى کرد. خدایا بر همه

لعنت فرست.

 

 

و آنگاه 100 مرتبه تأکید  می­نمایی:

 


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ

 

عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ

 

الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ

 

الْحُسَیْنِ وَعلی اولاد الحسین عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.

 

سلام بر تو اى ابا عبد اللَّه و بر ارواح پاکى که  فانی در وجود تو شدند. سلام خدا از من  بشما باد الى­الابد مادامى که شب و روزی برقرار و باقى است و خدا این

زیارت مرا آخرین عهد با حضرتت قرار ندهد. سلام بر حضرت حسین و بر حضرت على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب حسین.

 

و آنگاه می­گویی:


اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَ

 

الثَّالِثَ والرَّابِعَ اَللَّهُمِّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ

 

مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ

 

مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ.

 

پروردگارا تو لعنت مرا مخصوص گردان باولین شخص ظالم و اول در حق اولین ظالم و آنگاه در حق دومین و سوّمین و چهارمین. پروردگارا و آنگاه لعنت فرست

بر یزید پنجم آن ظالمان و باز لعنت فرست بر عبید اللَّه بن زیاد پسر مرجانه و عمر سعد و شمر و آل ابى سفیان و آل زیاد و آل مروان تا روز قیامت.

 

 

سپس به سجده رفته و می­گویی:


اَللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ للَّهِ عَلى

 

عَظیمِ رَزِیَّتى اَللَّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ

 

صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ

 

دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ.

 

ذکر سجده:

 


 خدایا ترا ستایش مى­کنم بستایش شکر گذاران تو؛ برغم اندوهى که بمن در مصیبت رسید. سپاس خدا را، بر عزادارى و اندوه و غم بزرگ من. پروردگارا شفاعت

حضرت حسین را روزى که بر تو وارد می­شوم نصیبم بگردان. و مرا نزد خود ثابت قدم بدار به صدق و صفا در روزى که بر تو وارد می­شوم؛ با حضرت حسین و

اصحابش که در راه خدا جانشان را نزد حسین فدا کردند (همنشین) باشم.

 

[ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, ] [ 1:26 ] [ زهرا ] [ ]

آیا میدانستید...

 

تنها 2% از کل جهان یهودی هستند وهمین 2% کل جهان را اداره میکنند...

 

کاشف امریکا،کریستف کلمب،یهودی بوده است که تمام یهودی هارا به انجا برده و 98 میلیون

سرخپوست را کشته اند و اولین کشور فراماسون را تاسیس کرده اند...

 

شیطان پرستان همان یهودیانند...

 

پدر بزرگ جرج بوش فراماسون بوده است...

 

اسراییلی های اکنون و یهودی ها همان قوم بنی اسراییل از  فرزندان یهودا پسر حضرت یعقوب

بوده اند...

 

امام موسی کاظم(ع)توسط زندانبانی یهودی به شهادت رسید....

 

البته اقلیتی از یهودیان هنوز به همان کتاب نازل شده ایمان دارند و خدای یکتا را میپرستند.

 

 

 

 

                     ((  ما منتظر منتقم فاطمه هستیم ))

 

[ دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:, ] [ 17:35 ] [ زهرا ] [ ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه